چرا عقب مانده ایم؟
...به فرض هم که مجاز به ابراز مکنون ضمیر خود در امر سیاست شد تازه امکان ندارد که به پای صندوق برود. حتی چشمش را باز نکرده ایم تا حسن را از حسین تشخیص بدهد و رایش را به اراده خودش بنویسد و در صندوق بیندازد. و چنین انتخابی آیا چیزی جز انتخاب عوام خواهد بود؟ و عوام به معنی دقیق کلمه... (آل احمد-غربزدگی)
...کجدار و مریزی در حالتی به ما دست می دهد که هنوز نمی دانیم و مطمئن نیستیم موقع زورگفتن است یا زور شنیدن...
...دربحبوحه انقلاب در یکی از روزهای راهپیمایی سال 57...مردی کنار دستم ایستاده بود و مرتب فریاد می زد: زنده باد زنده باد! از او پرسیدم رنده باد کی؟...خندید و آهسته گفت:«والله هنوز معلوم نیست!»...
قبل از انتخابات اولین ریاست جمهوریمان، شخصی که تحصیلات عالیه هم دارد و کاروبارش بسیار خوب است می گفت که با عده ای از دوستانش مشغول جمع و جور کردن امکانات برای کمک به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری هستند. پرسیدم کاندیدای آن ها کیست؟ گفت: حقیقتش را بخواهید هنوز حضرات تصمیم نگرفته اند. فعلا مشغول «سونداژ» هستند تا ببینند چه کسی با توجه به جمیع جهات شانس بیشتری برای برنده شدن دارد...آخرخودمانیم، این کاندیداها که خیلی باهم فرق نمی کنند! از این نظر دوستان من فکر می کنند حال که چنین است...پس ما به کمک برنده بالقوه می رویم تا بعد از اینکه به فعلیت در آمد با کمک هایی که به او کرده ایم منتی بگذاریم و با این وضع ترتیبی شود که به او نزدیک شویم و از این نزدیکی بعدها در موقع ریاست جمهوری اش استفاده کنیم!
فصل آخر کتاب درباره شخصیت های سه گانه انسان "والد-بالغ-کودک" است و تحلیل های جالب و و نظریه پردای های بومی قابل تاملی بیان شده است. از "حذف شخصیت بالغی به علت دروغ"تا بیان و تحلیل "مرعوب یا مجذوب بودن ایرانی در برابر حاکمش".
لطفاً کسی نپرسد چرا عکس به این کوچکی گذاشته ام. دلیلش معلوم است!

مثال دیگر احزاب سیاسی است که در آنها بعد از مدت کوتاهی یا انشعاب اندر انشعاب به وجود آمده...یا به کلی از هم پاشیده اند...ولی گروه رفقای منقل و وافور، حمام و گلستان...و...سالیان دراز با هم محشور بوده اند. در احزاب و شرکت های تولیدی حرف ها جدی است و شخصیت های بالغی قوی لازم است. در جلسات دیگر، غیبت و تفریح و حظ و لذت مطرح است و شخصیت های والدینی و کودکی و رفاقتی کافی است. ["شخصیت رفاقتی" نظریه نویسنده است]
[یک ایرانی] از انقلاب فقط مرحله خراب کردنش را عاشق است و میل دارد همیشه در حال تداوم آن باشد...ولی از مرحله سازندگی اش...متنفر است و آن را سیاست لاک پشتی می داند. چرا؟ چون اولی را با احساسات شخصیت های کودکی و والدینی سروکار است و دومی را با عقل و درایت شخصیت بالغی.
...به طور خلاصه شعار یعنی اینکه بگوییم و فکر کنیم «همه چیز یا هیچ چیز»
...شعور یعنی اینکه بگوییم و قبول کنیم که «من لا یدرک کله لا یترک کله» (کسی که همه خواسته اش را به دست نمی آورد لااقل به دست آوردنی ها را از دست نمی دهد.)
اصلاً همین دو جمله ی صفحه آخر کتاب حرف ها دارد برای گفتن. به هر حال در این کتاب طرح مساله خوبی شده و چرایی و علت یابی ذکر شده هم اگر کاملاً صحیح و دقیق نیست اما بسیار تفکر برانگیز و تا حد زیادی قابل پذیرش است
...این سوال را عیناً عنوان کتاب بعدی قرار می دهیم که :«چه باید کرد؟»
+ کتابهای دیگر با همین مضمون--------------------------------------------------------------------
ما چگونه ما شدیم-دکتر صادق زیبا کلام
جامعه شناسی نخبه کش-علی رضا قلی
چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت-دکتر کاظم علمداری
جامعه شناسی خودمانی (چرا در مانده ایم)-حسن نراقی
و...
دورفلكي يكسره برمنهج عدل است خوش باش كه ظالم نبرد راه به منزل